معنی از ادعیه ها

لغت نامه دهخدا

ادعیه

ادعیه. [اُ عی ی َ] (ع اِ) ادعوه. اغلوطه. بَردَکی. (ربنجنی). بَردَکی. (مهذب الاسماء). برد. بردک. (مهذب الاسماء). لغز. احجیه. چیستان. ج، اداعی ّ.

ادعیه.[اَ ی َ] (ع اِ) ج ِ دُعاء. یای تحتانی کلمه را مشدّد خواندن خطاست. (غیاث) (آنندراج): ادعیه ٔ خیریه.
- ادعیه ٔ مأثوره، دعاهائی که هر خلف از سلف خود روایت کند. (تعریفات جرجانی). دعاهائی که از رسول صلی اﷲعلیه و آله و سلم منقولست. (غیاث).
- علم الادعیه والاوراد، و هو علم یبحث عن الأدعیه المأثوره والأوراد المشهوره بتصحیحهما و ضبطهما و تصحیح روایتهما و بیان خواصهما و عدد تکرارهما و اوقات قرائتهما و شرائطهما و مبادیه مُبینه فی العلوم الشرعیه والغرض منه معرفه تلک الأدعیه و الأوراد علی الوجه المذکور لینال باستعمالهما الفوائد الدینیه والدنیویه. کذا فی مفتاح السعاده. و جعله من فروع علم الحدیث بعله استمداده من کتب الأحادیث. والکتب المؤلفه فیه کثیره جِدا. (کشف الظنون).


ها

ها. (ق) (در تداول) آری، در مقابل نه: یا ها یا نه. نه ها، نه، نه. نه ها گفت نه نه، یعنی هیچ نگفت:
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه.

ها. (اِ) سفیدی روی مرغ. (برهان).

فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی هوشیار

ادعیه

جمع دعا

فرهنگ معین

ادعیه

(اَ یِّ) [ع.] (اِ.) جِ دعاء.


ها

(صت.) کلمه دال بر تنبیه، آگاه باش، (صت.) از ادات تحذیر است، هان، ها، مار. نروی ها! کلمه دال بر تحذیر: ها، مار. [خوانش: (وُ یَ یا یِ) [معر.] (پس.) پسوند دال بر معانی ذیل: ]

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی آزاد

ها

ها، حرف تنبیه (آگاهانیدن) است مثل: هذا، ها انتم، هاالله، ایها که در همه «ها» برای تنبیه اضافه شده است،

معادل ابجد

از ادعیه ها

104

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری